بلوف «شطرنج خون» در خاورمیانه

Friday, October 15, 2010

احمدی‌نژاد یک شب پیش از سفر به لبنان با ملک عبدالله، پادشاه عربستان تلفنی سخن گفت و قاعدتا می‌توان از این گفت‌وگو نتیجه گرفت قصد داشته به جریان 14 مارس و سعدحریری و متحد خارجی آن‌ها و دیگر مخالفان حزب‌الله چراغ سبزی از مذاکرات گسترده، فراجناحی و ملی و فراملی نشان دهد.
علاوه بر این فراموش نکنیم که محمود احمدی‌نژاد داشته با پادشاهی صحبت می‌کرده که در یک ماه اخیر بزرگترین قرارداد فروش تسلیحات نظامی تاریخ آمریکا را با این کشور امضا کرده و در ادامه‌ی پروژه‌ی ایران‌هراسی 40 میلیارد دلار از آمریکا تجهیزات نظامی خریداری کرده است. این که احمدی‌نژاد چه سخنانی در ارتباط با تعاملات دو کشور در منطقه با او رد و بدل کرده است قطعا می‌تواند قابل توجه باشد.
از آن سو تنها دو روز پیش‌تر بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در نشست مطبوعاتی مشترکی اعتراض جدی خود را به تصویب یک لایحه در اسرائیل اعلام کردند. بنا به این لایحه غیریهودیان اسرائیل که 20 درصد از این کشور را تشکیل می‌دهند نیز مجبور به ادای سوگند وفاداری به اسرائیل خواهند بود.
نوری المالکی درست روز چهارشنبه که محمود احمدی نژاد عازم بیروت بود از بغداد به دمشق رفت تا تنش‌های میان سوریه و عراق را پس از یک سال پایان دهد.
پیش‌تر جیمز جونز، مشاور امنیت ملی باراک اوباما استعفا می‌کند و به این ترتیب فرد دیگری جایگزین او می‌شود که به ادعای برخی رسانه‌ها قرار است علاوه بر ایران، موضوع فلسطین را هم به عنوان مسائل محوری سیاست خارجی این کشور دنبال کند تا با دست یافتن به موفقیت‌هایی در این زمینه از ریزش آرای باراک اوباما در دور بعدی انتخابات جلوگیری کند.
و از دیگر سو احمدی نژاد در میان تبلیغات رسانه‌ای سنگین غرب و شرق وارد بیروت می‌شود.
تا این جای کار مذاکرات و سفرها نشان از تحولاتی در منطقه دارد که در نمایی بازتر می‌توان آن‌ها را به این ترتیب در کنار هم گذاشت تا پازلی از چشم‌انداز احتمالی این تحولات ساخته شود.


رقابتی طنزآمیز در تجهیز نظامی منطقه
ایران 450 میلیون دلار به کشور لبنان کمک کرد و قول‌هایی در مورد تجهیز نظامی حزب‌الله لبنان و ارتش این کشور داد. پیش از این هم آمریکا ارتش کشورهای عربی متحد خود را به تسلیحات نظامی مدرن و سنگین مجهز کرد. تنها قرار داد فروش تسلیحات نظامی آمریکا با چهار کشور عربستان، کویت، اردن و عمان 122 میلیارد و 880 میلیون دلار بوده است. در کنار این قرار داد آمریکا تجهیزات نظامی مدرن تر و 20 جنگنده‌ی رادارگریز اف 35 (که از تازه ترین ساخته‌های آمریکاست) به اسرائیل فروخت.
رقمی که ایران برای تجهیز حزب الله لبنان اختصاص خواهد داد و تسلیحاتی که در اختیار حماس خواهد گذاشت در برابر آن تجهیزاتی که آمریکا در اختیار متحدین خود در منطقه گذاشته است به یک شوخی می‌ماند و حتی یک درصد آن تجهیزات هم به شمار نمی‌آید.
ایران از حزب الله لبنان و حماس بابت ارسال تسلیحات نظامی پولی دریافت نمی‌کند؛ اما آمریکا درآمد عظیمی از فروش سلاح‌ها به دست می‌آورد.
ایران با حمایت از لبنان و حماس تلاش می‌کند تا مثلا در مقابل تجهیز نظامی منطقه به وسیله‌ی آمریکا، توازنی نمادین و تبلیغاتی برقرار کند.
دولت رسمی لبنان هم براساس منافع ملی‌اش در آرزوی دیرینه‌ی تجهیز ارتش خود که به گفته‌ی کارشناسان، غرب تمایلی به تجهیز آن نداشته و ندارد اکنون چشم به حمایت و مشارکت ایران دارد.


ماهیگیری حزب‌الله و اسرائیل
از دیگر سو حزب‌الله لبنان کمک مالی ایران را یکی از کارت‌های برنده‌ی خود در انتخابات آتی این کشور می‌داند و در مقابل جریان 14 مارس و سعد حریری محبوبیت مردمی بیشتری برای خود خواهد خرید.
اسرائیل همچنان با در بوق و کرنا کردن سفر مخاطره‌آمیز احمدی‌نژاد به جنوب لبنان، معرکه و شانتاژ تبلیغاتی-نظامی تمام عیاری در مرز شمالی خود به پا می‌کند؛ چنان که گویی قرار است احمدی‌نژاد به جای سنگ یک کلاهک هسته‌ای به سوی اسرائیل پرتاب کند یا آمده تا یک تنه اسرائیل را از نقشه‌ی زمین محو کند. جناح افراطی و راست‌گرای حاکم بر اسرائیل باز هم از حضور احمدی‌نژاد بهترین بهره‌ی تبلیغاتی را در سیاست داخلی و خارجی خود به دست آورد.
جناح حاکم در اسرائیل در سیاست داخلی خود همچنان با بزرگ‌نمایی خطر ایران از مردم و افکار عمومی برای انتخابات آتی خود و تداوم کابینه‌ی تندروی خویش رأی می گیرد و در سیاست خارجی هم بهانه‌های تازه‌تری برای برهم زدن مذاکرات صلح با فلسطین و توقف شهرک‌سازی در کرانه‌ی باختری رود اردن به دست می‌آورند و در کنار این‌ها هم پروژه‌ی مظلوم نمایی، در خطر بودن و همبستگی یهودیان جهان را دنبال می‌کند.


ترکیب سردستی متحدین برای چانه‌زنی هسته‌ای
اما در این میان ایران که مذاکرات هسته ای با گروه 5+1 را در اواخر اکتبر یا اوایل نوامبر پیش رو دارد ظاهرا با تقویت جایگاه نظامی خود در منطقه، تجهیز گروه‌های شبه نظامی نظیر حزب‌الله و حماس و کلید زدن معادلات تازه‌ای در روابط میان کشورهای منطقه می‌کوشد تا در مقابل ترکیب متحدین آمریکا نظیر عربستان، اردن، کویت، اسرائیل، امارات و عمان متحدینی با ترکیب ترکیه، سوریه و لبنان را به حمایت از خویش فراخواند و به چانه‌زنی مجدد در مذاکرات هسته‌ای بپردازد.
این چانه‌زنی و تعریف دوباره‌ی روابط میان او و متحدینش در منطقه به زعم ایران برگ برنده‌ای در مذاکرات و در نهایت برقراری رابطه با آمریکا خواهد بود.


واردات محبوبیت و مشروعیت از لبنان
نیز آن روی سکه‌ی سفر احمدی نژاد به لبنان آن چه نقش بسته عبارت است از یک «مشروعیت و محبوبیت وارداتی». به این ترتیب که محمود احمدی نژاد به واسطه‌ی کودتای انتخاباتی از محبوبیتی در کشور خود برخوردار نیست و می‌تواند با هزینه کردن 450 میلیون دلار این مشروعیت را از کشور لبنان وارد کند. اگر در دانشگاه‌های ایران او را هو می‌کنند و شعار علیه‌ش می‌دهند، می‌تواند به دانشگاه بیروت برود و با همان 450 میلیون دلار یک مدرک دکترای افتخاری هم بگیرد. باقی بخش‌های تبلیغاتی سفر او را همین طور می‌توان در مقایسه‌ای ساده درک کرد.


شطرنج خون یا بلوف جنگی
شطرنج سیاسی آمریکا، اسرائیل و ایران در منطقه اکنون به مرحله‌ای رسیده که در مذاکرات پیش روی ایران و گروه 5+1 یا مهره‌های دو طرفِ بازی، بدون نبرد تن به تن به یک عقب‌نشینی نسبی دست خواهند زد یا یکی در برابر دیگری کوتاه خواهد آمد و یا صفحه‌ی این شطرنج سرخ خواهد شد؛ که این آخرین گزینه برای هیچ یک از طرفین چندان جدی نیست و تنها جوی تبلیغاتی و جنگی زرگری است برای طرفین ماجرا تا هر یک منافع خود را تامین کنند.
بلوف شطرنج خونین برای هر یک از طرفین کارکرد انتخاباتی و مصرف داخلی دارد. کشورهای منطقه و متحدین هر دو طرف دعوا هم ماهی خود را از این آب گل آلود صید می‌کنند و به امتیازهای که می‌توانند در این وانفسا به دست بیاورند می‌اندیشند.
 جمعه 23 مهر 1389

Balatarin Donbaleh Mohandes Delicious Digg Stumbleupon Furl Friendfeed Twitter Facebook Greader Addthis to other Subscribe to Feed

0 نظرات:

Post a Comment