فرمولِ مدیریتِ خبرِ شهادت هاله سحابی در سایتهای داخلی
Wednesday, June 01, 2011
وقتی یکی (هاله سحابی) شهید/کشته میشود و از قضا قاتل جزو سربازانِ بدنامِ امام زمان است، خبرگزاریهای رسمی نظیر فارس و ایرنا تا چند ساعت سکوت می کنند. در این فاصله سایتهای کوچک و غیررسمی نظیر رجا، جهان، بولتننیوز و... که مسئولیت خبری آنها برای افکار عمومی تعریف نشده است وظیفۀ جعل و تحریف حقیقت را به عهده میگیرند.
و خبرهای از پیش ساخته شدهای با این محتوا میسازند: دستگيري دو نفر با سه بمب دستي و كلت كمري در حاشيه تشييع سحابي
معمولا چند ساعتِ بعد فارس و ایرنا هم نطقشان باز میشود. اما این ترتیب و توالی در بزنگاههایی تغییر میکند. مثلا هیچ وقت قرار نیست خبر دستگیری کسی چون ریگی، یا ربوده شدن یک دیپلمات ایرانی ابتدا از یک سایتِ دستِ چندمِ اصولگرا بیرون بزند.
اگر همین حالا (ساعت 12) سری به فارس و ایرنا بزنید خبری از کشته شدنِ هاله سحابی نمیبینید. مگر این معجون که دقایقی بعد از آستینِ فارس درآمد.
آیا این دو خبرگزاری نسبت به سایتهای نیمبندی چون «جهان»، «رجا» و «بولتن نیوز» نیروی خبری کافی ندارند؟
فرمول مدیریتِ اخبارِی از جمله شهادتِ صانع ژاله و یا هاله سحابی در رسانههای داخلی، فرمول قابل مطالعهای ست که به مدیریتِ نظامی-اطلاعاتی بر این رسانهها دلالت دارد، نه مدیریتِ رسانه ای.
گاه مدیر و خبرنگار همین سایتهای رجا، جهان، بولتن و... از قضا شیفت اصلی کارشان را در فارس و ایرنا و مهر مشغول به کارند. عجیب نیست که چرا خبر کشته شدنِ هاله سحابی، به جای این که از شیفت کاری اصلیشان (بخوانید همان فارس و ایرنا) سر بیرون بیاورد، به سایتهایی راه میکِشد که مسئولیت خبری آنها چندان رسمی نیست.
آنها در این بزنگاهها حکم پیش قراولانی را دارند که برای کاستنِ خطای رسانههای بزرگتر به میدانِ مینِ خبر میروند. مسیر را آماده میکنند، خطاها و سوراخهای خبر را در مواجهه با مخاطب میسنجند. آتش تهیه را میریزند. هزینۀ عقبنشینی در خبر را برای مواقع ضروری به جان میخرند و بعد بزرگترهایشان هم (فارس و ایرنا) به صف میشوند تا با کمترین هزینه و آسیب وارد معرکه شوند.
یک نکتۀ دیگر هم در این ترتیب و توالی وجود دارد: رسانههای رسمی و بزرگی مانند فارس و ایرنا ترجیح میدهند در این زمینه، خود نقشِ ناشرِ خبرِ اردوگاه رقیب را بازی نکنند و به مخاطبانِ خبر نیفزایند. اما وقتی میبینند خبر سر از تلویزیونهای ماهوارهای و اطراف و اکناف جهان درآورده، در مقام تکذیب و جعل روایت قلمرنجه میکنند. و از قضا همان دلیلِ روشنِ شکست و بی اعتباری شان است. و از قضا همیشه دیر است.
این مطلب هم خواندنی است.
آیا این دو خبرگزاری نسبت به سایتهای نیمبندی چون «جهان»، «رجا» و «بولتن نیوز» نیروی خبری کافی ندارند؟
فرمول مدیریتِ اخبارِی از جمله شهادتِ صانع ژاله و یا هاله سحابی در رسانههای داخلی، فرمول قابل مطالعهای ست که به مدیریتِ نظامی-اطلاعاتی بر این رسانهها دلالت دارد، نه مدیریتِ رسانه ای.
گاه مدیر و خبرنگار همین سایتهای رجا، جهان، بولتن و... از قضا شیفت اصلی کارشان را در فارس و ایرنا و مهر مشغول به کارند. عجیب نیست که چرا خبر کشته شدنِ هاله سحابی، به جای این که از شیفت کاری اصلیشان (بخوانید همان فارس و ایرنا) سر بیرون بیاورد، به سایتهایی راه میکِشد که مسئولیت خبری آنها چندان رسمی نیست.
آنها در این بزنگاهها حکم پیش قراولانی را دارند که برای کاستنِ خطای رسانههای بزرگتر به میدانِ مینِ خبر میروند. مسیر را آماده میکنند، خطاها و سوراخهای خبر را در مواجهه با مخاطب میسنجند. آتش تهیه را میریزند. هزینۀ عقبنشینی در خبر را برای مواقع ضروری به جان میخرند و بعد بزرگترهایشان هم (فارس و ایرنا) به صف میشوند تا با کمترین هزینه و آسیب وارد معرکه شوند.
یک نکتۀ دیگر هم در این ترتیب و توالی وجود دارد: رسانههای رسمی و بزرگی مانند فارس و ایرنا ترجیح میدهند در این زمینه، خود نقشِ ناشرِ خبرِ اردوگاه رقیب را بازی نکنند و به مخاطبانِ خبر نیفزایند. اما وقتی میبینند خبر سر از تلویزیونهای ماهوارهای و اطراف و اکناف جهان درآورده، در مقام تکذیب و جعل روایت قلمرنجه میکنند. و از قضا همان دلیلِ روشنِ شکست و بی اعتباری شان است. و از قضا همیشه دیر است.
این مطلب هم خواندنی است.
ارتباطات,
خبر,
سیاست
|
0
نظرات